نشانه ها

فردا عازمم و امشب پشت بند هم و بی امان، نشانه می باردم.
شاید می خواهی قبل شروع
یادم بیاندازی که دنیا، دنیای نشانه هاست. دنیای (راه نمائی) با ستاره های کم سو پر سوئی که هر از گاهی بی آنکه بخواهی سر راهت سوسو می زنند. آن قدر که راه را بفهمی و ته دلت قرص باشد آن که آن بالا نشسته می بیندت و به فکر زاد و توشه راهت هست.
اصلاً این روزها یقین کرده ام؛ همه ی این اتفاق ها یک جوری ته اش متصل است به غرق آبی آرام و دل پذیر تا تویش غوطه ور شوی و سُر بخوری تا فیها خالدون آرامشی که اسمش بهشت است.
بهشتی با قبه ای سبز رنگ که سایه بر سر مردی دارد که مهربان است و میهمان نواز. آن قدر که هیچ کس در سلام بر او مقدم نمی تواند شدن و آن قدر مهربان است که تو الان، در فاصله ی هزاران کیلومتری گرمای دست های پدرانه اش را رو گونه هات حس می کنی.
و من مسافر شهر پیامبر و میهمان پیامبر اعظمم. که درود خدا بر او و اهل بیت گرامی اش باد…
—————
پی نوشت:
دوستان! به شوق حلیت و دعای خیری که بدرقه ی راهم می کنید، نائب و حامل سلام شما خواهم بود بر آستانه ی کریمانه ی رسول و آل مطهرش علیهم السلام.
یا علی مددی.

دیدگاه‌ها

  1. جایی میان ابرها

    سلام
    خدمت پدر ِ مهربانمان سلام برسانید
    و به بانوی دو عالم سفارشمان را بکنید.
    ان شاالله شیرینی زیارت تا ابد در دلتان ماندگار بماند…

  2. mohtasham

    سلام
    تو دنیا به تنها چیزی که غبطه میخورم همین مسافران حرم دوست هستند و زائران بین الحرمین
    ما را هم دعا کنید حاجی جون
    موفق باشید

  3. mohtasham

    سلام
    تو دنیا به تنها چیزی که غبطه میخورم همین مسافران حرم دوست هستند و زائران بین الحرمین
    ما را هم دعا کنید حاجی جون
    موفق باشید

بخش دیدگاه‌ها بسته شده است.