نام من رفته ست روزی بر لب جانان به سهو

حرف های قشنگی که یادم داده بودی، ته کشیده اند.
این روزها در شوره زار سکوت در به در دنبال جرعه ای کلمه ام.
آی تو که آن بالا، از آن بالا، روزی کلمه باریدی بر مردی که دوست ترینش می داشتی…( انّا انزلناه فی لیله القدر)
و کلمه می باری و تقدیر بر مردی که خواهد آمد و او را نیز دوست ترین مردمان می داری! ( تنزّل الملائکه و الروح فیها باذن ربّهم من کل امر)
در کاسه ی کوچک من
کلمه ببار.
جامم و جانم را آکنده از کلام کن.
امشب، مرا میهمان دو سه ساغر رمضان کن.
به طمع نیکوئی که از خیر و صفح و عفو ات دارم، باز ام شب به سراغت خواهم آمد با کوله باری از نیاز و کاسه ای که کلماتش خشکیده اند.
وَ تَصَدّق علینا. *
=============
*.- (سوره ی مبارکه ی یوسف. قسمتی از آیه هشتاد و هشتم)

دیدگاه‌ها

  1. arezoonaghashan.persianblog.ir

    سلام
    ممنونم که بهم سر زدید
    وبتون خیلی زیبا و پر محتواست
    موفق باشید
    التماس دعا
    یا علی

  2. طهورا

    سلام
    دل نوشته زیبایی است. مثل همیشه
    موفق باشید
    التماس دعا

بخش دیدگاه‌ها بسته شده است.